قصه از پی قصه میآید و غصه میافزاید. باید به صدای بلند گفت برای مردم احترام قائل باشید. این از ابتدائیات حکمرانی است. در مسائلی که به سفره مردم برمی گردد، همه توانتان را بگذارید و ساعتی را به تعویق نیندازید. حواله به فردا دادن که ازجمله گناهان بزرگ در حق مردم است، بازی با روانشان است که جسم و جانشان را هم میآزارد.
به نوعی تهدید تمامت سلامت افراد را رقم میزند. حرمت و آبروی آدمی را که گرو وفای به عهد است، هم به چالش میکشد. فکر میکنم ماجرای پرداخت حقوق و مستمری بازنشستگان را از این زاویه باید دید. هرچند بعد از دولت دوازدهم، نظم پرداختها به هم خورد، اما احاله دادن آن به آخر ماه، واقعیت تلخی است که در سال ۱۴۰۴ داریم تجربه میکنیم. شوک اول هم ۱۴ اردیبهشت وارد شد.
خبرگزاری ایلنا در خبری با کد۱۶۳۳۲۵۷ نوشت: جمعی از بازنشستگان کارگری در تماس با خبرنگار ایلنا، از صدور فیش حقوقی اردیبهشت و رؤیت آن در سامانه مربوط خبر دادند، منتها این فیشهای حقوقی، ساعتی بعد، از سامانه مربوط حذف شد! ا
بازنشستگان میگویند: مبالغ حقوق و متناسب سازی در فیش حقوقی صادرشده مشابه فروردین بود و هیچ یک از مؤلفهها افزایش نیافته بود، این درحالی است که براساس قولهای داده شده، قرار است در اردیبهشت، افزایش سالانه و دور دوم متناسب سازی در مستمری بازنشستگان اعمال شود. این فیش گذاشتن و برداشتن را چه میتوان نام نهاد جز بازی با روح و روان پیشکسوتان سازندگی ایران؟ اگر فیشها درست نبود، چرا گذاشتید؟ اگر درست بود، چرا برداشتید؟
هنوز درگیر این شوک هستیم که همین خبرگزاری که تخصصی به حوزه کار و بازنشستگان میپردازد، در خبری که با کد۱۶۳۳۶۸۷ به تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ روی خروجی فرستاد، نوشت: «پرداخت حقوق مستمری بگیران تأمین اجتماعی از ۲۹اردیبهشت آغاز میشود»؛ درحالی که پیش از آغاز سال جدید، پرداخت حقوق مستمری بگیران تأمین اجتماعی از بیستم هر ماه براساس حروف الفبا آغاز میشد، حالا دومین ماه است که این پرداخت به تأخیر افتاده است.
با همین یک قلم، زندگی بیش از ۴ میلیون خانواده با چالش مواجه میشود و حساب وکتاب همه به هم میریزد. اگر کسی براساس جدول پرداختی ماههای گذشته، چک کشیده باشد و نتواند جای آن را پر کند، با مسئلهای جرم انگاری شده، چون کشیدن چک بلامحل مواجه خواهد شد.
کلی مسائل تلخ دیگر اتفاق خواهد افتاد و این همه عوارض پیامد خلف وعده چند نفر خواهد بود. ان شاءا... وعده متناسب سازی مرحله دوم و افزایش سنواتی محقق شود، اما این رفتار با رسم تکریم مردم نمیخواند. به صراحت میتوان گفت توهین است این نادیده انگاری مردم، این بازی با روح و روان آنان. آیا مسئولان که هر نوع تأخیر در پرداخت را با جریمه پاسخ میدهند، حاضرند جریمه بپردازند؟ معلوم است که حاضر نیستند، پس برای غیبت خود در تدبیر به موقع امور باید خود را مؤاخذه کنند.